حکومتهای پادشاهی ایران از خلفای عباسی- صفاریان و غزنویان گرفته تا دوره قاجار همه از فعالیتهای جمعی، دسته و گروه شدن مردم میترسیدند و نگران جوشش و جنبشهایی از بطن این تجمعها بودند. به همین دلیل نیز همه این حکومتها از طریق ایادی و انصار خود سعی کردند بدبینی و بیاعتمادی را جایگزین تفاهم، اعتماد و مشارکت گروهی کنند. ما یاد گرفتیم فردگرا شویم و نسل ما آموخت با تکیه بر ضربالمثلهایی از جنس همین تفکر غالب مثل «هر کس به فکر خویش است و...» از فعالیتهای گروهی بپرهیزد.
مسئله فردگرایی ریشه در تاریخ چند هزار ساله ما دارد. ما کمتر طی تاریخ سیاسی- اجتماعی کشورمان توانستهایم گروههایی منسجم را داشته باشیم. چنانچه اگر طی یک برهه از زمان گروههایی هم مانند؛ گروههای سیاسی- فرهنگی- سیاه جامهگان، سربداران و یا حتی امیرکبیری شکل گرفت خیلی زود بهوسیله افرادی از میان خودشان فرو ریخت. زیرا تربیت ما برخی از ما متکی بر فرد است، ما عادت نکردهایم به جمع اعتماد کنیم و در مقابل، حقوق فردی افراد را در میان جمع محترم بشناسیم.
ما کمتر بازیهای گروهی را موفقیتآمیز پشت سر گذاشتهایم. همینقدر که به نتایج مسابقات فوتبال، والیبال و... در مقابل ورزشهای تکنفره مانند وزنهبرداری و کشتی و... نگاه کنیم متوجه میشویم که تا چه اندازه در فعالیتهای فردی موفقتر از کارها و بازیهای گروهی بودهایم.
اما نکته مهمتر این است که ما علاوه بر ضعف در مشارکت و عدم اعتماد به جمع حتی در داوری نسبت به یک فعالیت گروهی نگاه فردی داریم. چنانچه در شکست ورزشهای گروهی و ملموستر از همه آنها مثل همین فوتبال، همیشه یک نفر با عنوان مربی، دروازهبان یا یک نفر بازیکن خاص مسئول شکست تیم شناخته میشود و ما حتی در قضاوتهایمان غافل از نگاه جمعی و ارزیابی جمعی و گروهی هستیم.
زیرا به عقیده دکتر قراییمقدم، جامعهشناس و استاد دانشگاه ما هیچوقت در نظام آموزشی خود کار و تحقیق گروهی انجام ندادهایم و نمره گروهی نگرفتهایم، چون هیچگاه مسئولان گروه را موظف به انجام کاری نکردهاند.
متاسفانه نه نظام آموزشی ما و نه رسانههای شنیداری و دیداری ما در جهت تقویت گروه و گروهگرایی نکوشیدهاند، بلکه گاهی ناخواسته به رواج بدبینی در کار تیمی سرعت بخشیدهاند.
دکتر قراییمقدم ایجاد مسئولیتها و گروههای جدیدی را طی سالهای اخیر یکی از راهکارهای موثر در افزایش فعالیت گروهی میداند، اما معتقد است تا زمانی که شهردار مدرسه و یا شورای محلی ایجاد شود، اما اختیارات لازم به آنها داده نشود، هرچند هدف اداره امور به دست خود بچههای مدرسه و یا اهالی یک محله است، اما هیچگاه این نوع از دموکراسی که گاهی حکومت و یا مسئولان آن را با گرفتن اختیارات محدود میکنند، نمیتواند گروهگرایی را تقویت کند.
ویژگی و قدرت گروه
دکتر قراییمقدم با اشاره به اینکه ما در ایران گروههای واقعی نداریم، گفت: «گروه تعریف و ویژگی خاصی دارد که معمولاً این ویژگی را در میان گروههای حتی خودجوش ایرانی نمیتوان دید».
اعضای یک گروه، اهداف و احساسات مشترک دارند، با یکدیگر احساس همدلی میکنند و در نهایت هر فرد در گروه، محدوده مشخص و ارتباط متقابل با دیگر اعضا دارد.
اما دکتر قراییمقدم وجود و قدرت گروهها را در دنیای کنونی یکی از ملزومات قدرت سیاسی- اجتماعی و اقتصادی و حتی نظامی یک کشور میداند و میگوید: شکلگیری رفتارهای گروهی در میان مردم یک جامعه میتواند مایه اقتدار و شکوه نظامی یک کشور در هنگام بروز جنگ شود.
در واقع مردمی که رفتار گروهی را تجربه کرده باشند در شرایط بحرانی جنگ و یا بلایای طبیعی خیلی هوشیارتر، موفقتر و سریعتر از مردم جامعهای عمل میکنند که رفتار گروهی ضعیفی داشتهاند. به بیان دیگر وجود گروههای مختلف میتواند همبستگی ارگانیکی در جامعه ایجاد کند و ارتباط گروهی سالم را تقویت کند.
دکتر قراییمقدم اولین مرحله آموزش و ورود به گروه را خانواده و کودکستان میداند و معتقد است با ترویج و آموزش رفتارهای گروهی و انجام کارها به صورت مشارکتی در خانه و سپس مدارس، میتوانیم نگاه نسلهای آینده را به گروه و فعالیت گروهی تغییر دهیم.
مهمترین و اولین گام برای رسیدن به این اهداف گنجاندن مباحث مربوط به گروه در محتوای کتابهای درسی و کارگروهی خواستن و نمره تیمی دادن به دانشآموزان است.
برای تشکیل گروه باید خودآگاهی حاصل شود و تا زمانی که همه افراد ضرورت وجود گروه را حس نکنند، گروه موفق شکل نمیگیرد و به اهداف خود نمیرسد.